........................................................................
........................................................................
........................................................................
سکوتم این چنین است
و ادامه اش میدهم:
........................................................................
...................................................................................................................................................!
61 سال گذشته از هجرت به حساب ماه:
و در این زمان
فرا رسی رسیده بود که:
بفهماند به نوع بشر:
که هیهات من الذله.
که بفهماند که:
سر تا پا عصیان هم قابل پذیرش است.
مثل حر/
که بفهماند که:
میتوان علم ندانست و آقا شد.
مثل اضغر/
که بفهماند که:
در اوج جوانی که ما فروخته ایم میتوان مولا شد.
وبفهماند که:
جنگی ترسناک و نابرابر میتواند یاد دهد هزاران درس.
ولی حقیقتی حیرانم میکند و گاه غمگین:
و آن اینست که:
لوتی ها دستمال چرخاندند و رفتند به کمک حسین(علیه السلام)
اما
مقدس مآب ها استخاره کردند و بد در آمد.
به قول نویسنده استرجاع:
(وعده ما باشد قیامت)
آری
تایید میکنم.
در دنیا همه را هدیه وار تقدیمت کردند
و همه را به حکم قضایی از من مصادره!!!!!!!!
پس
قرارمان شد
محشر
خسته
نالان
و به دنبال روزنه امید
هرروز
میگردم
چرا؟؟؟؟؟
مگر نساختی برای من
مسخر نکردی برای من
منعم نیستی
پس چرا؟؟؟؟
برایم حرفی نمانده
